همیشه یکی از بحرانهای زندگیم ختنه شدن شایان بود که بخاطر دلسوزی بیخودی و معذرت میخوام احمقانه خودم هی به تاخیر افتاد
و خداروشکر این اقدام انجام و نتیجه موفقیت امیز و عالی بود
حدود دو هفته پیش با کلیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی استرس و بررسی و چک کردن دکترای مختلف خلاصه راضی شدم و رفتیم یه بیمارستان خصوصی و یه دکتر مهربون و عالی این کارو انجام داد
قبلش از دوتا دکتر پرسیده بودم و گفته بودن باید بره اتاق عمل و بیهوشی وووووو
می گفتم بچه تو این سن کم بخاطر یه موضوع کوچیک اتاق عمل و وووو
و این خیلی منو ریخته بود بهم
خلاصه بعد کلی استخاره کردن و جستجو رفتیم پیش دکتر مسعودی و ایشون خیلی راحت گفتن نه نیاز به عمله نه بیهوشی و با بیحسی و حلقه حله
وااااااای نمی دونی چقدر ذوقیدم فقط مونده بود بپرم بغل دکتر
خلاصه یک ساعت بعد کار تموم و مرخص و گفت سر شش روز می افته که بخاطر یکم عدم همکاری تو این مدت بیشتر شد و منم این وسط چهارروزی رفتم تبریز ماموریت و چون حرف شنویت فقط از منه خانواده موفق نشدن راضیت کنن باهاشون همکاری کنی و از دیروز که رسیدم به طور مرتب پیگیرت شدم و کارهای لازم انجام دادم و دیشب ساعت چهار با گریه اروم بیدار شدی و دیدم افتاده و یه کوچولش گیره سریع قیچی رو با شعله ضدعفونی کردم و اون پوست کوچیک که گیر بود و چیدمو و رااااااااااحت شدیم
بعدم یکم پماد زدم و راحت خوابیدی و منم نفس رااااااااااااااااااحتی کشیدم
تا چند دقیقه حلقه رو هی نگاه می کردی و به من نمی دادی
اینم رفت جز اجزای البوم خاطرات تو
که از بچگی و اولین ناخن و مو و بند ناف ووووووو همه چی توش نگه داشتم
اینم زحمت خاله جونا -ممنون ازتون خاله های مهربون
شايان و كيان ، نی نی مردهاي مامان...برچسب : نویسنده : 9shayan89b بازدید : 223