روز نگاري

سلام خوبين اوضاع خوبه

پسراي گل من روزا ميرن مدرسه و ميان

يه پرستار اومده خونه چون كياني ساعت 9 بايد بري تا 12 بنابراين وقت پرت زياد بود و نميشد كاري كرد تو اون ساعات شاياني هم هفت ميري تا ساعت 13

خلاصه كيان مامان همچنان سوالهاي تخصصيت ادامه داره نمونه اي از سوالاتت

چرا تو دهنمون ابه؟

چرا چشمامون توش خيسه؟

خدا جنسش چيه ؟ اصلا قبل از خدا كي بوده؟ كي خدا رو افريده؟

چرا دوتا دست داريم؟

چرا وقتي انگشت مي بريم خون به جايي بره بالا مياد پايين؟

چرا مردا زناي خوشگل ميگيرن؟ اين سوالت خيلي باحال بود

وووووووووووووووووووووووووو

هميشه اول نظر خودت ميپرسم بعد هر سوالي

مثلا ميگم بنظر تو چيه جواب

بعد متناسب با اون ذهنيت و درك خودت جواب مي دم

كيف ميكنم با اين سوالاوذهن فعالت

ديشب تو اتاق دراز كشيده بودم تو مشغول بازي با شايان بودي و بعد شروع كردي دنبال من گشتن و هي صدا زدن

ديدم داري مياي خودم زدم به حالت مردن

اومدي چندبار هي صدام زدي بعد دستم تكون دادي بعد اون انگشتاي كوچيكتو گذاشتي جلو بينيم

وااااااااااااااااااااااااااااااااااااي منو ميكگي ديگه نتونستم و نخواستم بيشتر ناراحتت كنم گرفتم يه دل سير چلوندمت

بهت گفتم چرا دستت گذاشتي جلو بينيم

گفني ميخواستم ببينم باد مياد بيرون

گفتم از كجا فهميدي اينو

گفتي يه لحظه به فكرم زد

خلاصه عمراي منيد و زندگيم من شماييد  خدا همه بچه ها رو حفظ كنه و بچه هاي منو

الهي امين